توو اتاقت …
گریه کردی …
توو خیابون …
آسمون ابری شد بارون زد
اول صبح …
پرده ها رو …
تا کشیدی …
توو روزِ روشن باز شب اومد
وقتی چشماتو می بندی
زیباییِ دنیا کم میشه
تا موهاتو چیدی انگار
خنده هام خشکیدن از ریشه
آروم آروم داری از دست میریُ من میمیرم
انتقام گریه هاتو از یه دنیا میگیرم
گریه کردی
بارون اومد
چترمو من می بندم
خیسِ اشکم
اما بازم
زیر بارون می خندم
حق بده بهم باید
بمیرم راحت
بمیرم واست
تو بخند
حق میدم بهت اما
اینبار تنها
واسه ی دنیا
تو بخند
آروم آروم داری از دست میریُ من میمیرم
انتقام گریه هاتو از یه دنیا میگیرم
نظرات